۱۳۹۰ فروردین ۱۸, پنجشنبه

شبانه های من (11)

کوتاه ترین شبانه

امشب از حزب کار ایران (توفان) خواندم که در گزارشی - برگزاری موفقیت آمیز چهارمین کنگره حزبی - نوشته است:

"... در شرایط خفقان، در شرایطی که مامورین امنیتی و لباس شخصی های فکل کراواتی در همه جا وول می خورند تکیه عمده بر جنبه پنهانکاری است و نه بر علنی گرائی। علنی گرائی یک بیماری بورژوائی لیبرالی است که با رفتار خود ثابت می کند به صداقت خویش مبنی بر آنچه می گوید نیز ایمان نداشته و می خواهد گواهینامه "دموکراتیک" بودن خویش را از بورژوازی کسب کند. می خواهد بورژواها برایش دست بزنند و سالن کنگره اش به محیط آشفته ای از ایدئولوژیهای التقاطی و مامورین پلیس بدل شود. آنها بیک محیط عسس بیا مرا بگیر بیشتر نیاز دارند تا یک محیط مبارزاتی کمونیستی. همین روش کار نشان می دهد آنها تا به چه درجه نسبت به کار خویش جدی هستند. حزب آنها به کیفیت اهمیت نمی دهد برایش سیاهی لشکر و کمیت مطرح است."

ما هم کسانی را داریم که بجای اینکه به کار درازمدت بیاندیشند، عشق برای ایجاد محیط – بیا مرا بگیر- آنانرا به سیاسیون لاابالی ای تبدیل کرده اند که به سادگی می توان به "صداقت" ایشان به آن چه می گویند پی برد – به ایشان می گویند "دموکرات " های سرگردان کوچه ریز!! آیا سرگردان های کوچه ریز در کار شان جدی هستند؟ آیا از ایدئولوژی های التقاطی بیزار هستند؟؟ آیا می توانند محیط مبارزاتی ایجاد نمایند؟؟ آیا ایشان از سیاهی لشکر اجیر متنفر هستند؟ و بالاخره این کوچه ریزها می توانند، مبارزات واقعی خیابانی را رقم بزنند؟؟

و....؟؟؟؟؟؟

تا یک شبانه دیگر।

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر